قرن۲۱ عصر مغز افزار

فناورى اطلاعات در حال گسترش

الوين و هايدى تافلر در كتاب پيش به سوى تمدن جديد معتقدند كه در تاريخ جهان سه موج بزرگ تحول انقلابى را تجديد كرده است. اولين موج، انقلاب كشاورزى است كه هزاران سال به طول انجاميد. دومين، انقلاب صنعتى است كه نماد آن كارخانه هاى بزرگى است كه لوله هاى آن سر به آسمان گذاشته اند.
اما سومين موج كه در حال حاضر در آن قرار داريم، عصر فناورى اطلاعات و ارتباطات است. با وقوع اين انقلاب (اطلاعاتى و ارتباطى) و گسترش پردامنه نفوذ رسانه ها، موانع جغرافيايى و سياسى از پيش رو برداشته شده و بازارهاى جهانى واحدى شكل گرفته است.
امروزه نيز براى دسترسى به داده ها و اطلاعاتى كه در سراسر جهان منتشر شده است بايد از فناورى اطلاعات سود جست و به نظر مى رسد بهترين راه پيش افتادن از ديگران، بهره بردارى كامل از فناورى اطلاعات است.

فناورى اطلاعات، يك واقعيت

با اين كه بسيارى از افراد گمان مى كنند با پيشرفت فناورى هاى جديد و توسعه تكنولوژى اطلاعاتى آينده اجتماع به خطر افتاده و احتمال بيكارى انسان ها افزايش مى يابد و پيامدهاى منفى بسيارى را در جامعه به دنبال خود دارد. ولى اين تكنولوژى به سرعت در حال گسترش است و پيشرفت هاى اين حوزه نشان از يك واقعيت دارد كه نيازهاى انسان را وارد مرحله جديدى خواهد كرد.
محمد كبرياء، كارشناس علوم ارتباطات با اعتقاد به اين كه حركتى كه در جهت آگاهى و افزايش اطلاعات از طريق ارتباطات الكترونيك آغاز شده، متوقف نخواهد شد، به روند فراگير شدن استفاده از فناورى هاى نوين و رشد چشمگير كاربران اينترنت در كشور اشاره كرده و مى افزايد: «هم اكنون در كشور ما حدود ۵/۷ ميليون كاربر اينترنتى وجود دارد كه با توجه به هزينه ها و محدوديت هايى كه در اين زمينه وجود دارد، نكته اى جالب توجه است و نشان از رشد فزاينده فناورى هاى اطلاعاتى در سطح كشور و جهان مى دهد. اما با اين حال اطلاعات به همان اندازه كه مى تواند روشنگر باشد، مى تواند گمراه كننده بوده و جامعه را دچار يك هيجان كاذب كند.»

حركتى پرشتاب

مهندس شاهدى پور، مدير عامل مركز تحقيقات و فناورى اطلاعات عصر نوين نيز با اعتقاد به اين كه براى تحقق جامعه غنى اطلاعاتى و به دنبال آن جامعه مقتدر در عرصه جهانى نيازمند يك سيستم مديريت فناورى اطلاعات مقتدر هستيم، معتقد است: همان طور كه خون مهم ترين عنصر حيات انسان است، اطلاعات نيز خون جامعه اطلاعاتى محسوب مى شود چون در جهان هستى همه چيز در حال تغيير و تحول است.
لذا اطلاعات كهنه نيز بايد مرتب جديد شوند. شتاب افزايش اطلاعات در جامعه اطلاعاتى شتابى تند شونده است كه توقف و كندى در آن راه ندارد. زيرا در غير اين صورت جامعه از حركت ايستاده و خواهد مرد.
وى درخصوص جامعه اطلاعاتى معتقد است در اين جامعه سبك زندگى به تدريج دگرگون شده و تمامى امور تغييراتى اساسى مى كند. جامعه اطلاعاتى از اين نقطه حركت مى كند كه انسان به كمك انديشه علمى مى تواند جهان را شناخته و دگرگون كند و اين شناخت و دگرگونى هر لحظه وسيع تر و سريع تر مى شود.
شاهدى پور پياده سازى، توسعه و نگهدارى سيستم هاى مديريت فناورى اطلاعات را به عنوان يكى از مهم ترين فرآيندهاى كارى در مديريت اطلاعات در عصر حاضر دانسته و معتقد است امروزه سيستم هاى مديريت فناورى اطلاعات با توجه به كارايى و عملكردى كه دارند به عنوان بخش جدانشدنى از جامعه معرفى مى شوند. اهميت بهره گيرى از سيستم هاى مديريت فناورى هم به خصوص در سازمان ها و بنگاه هايى بيشتر جلوه مى كند كه ماهيت اقتصادى دارند و فعاليت آن ها برپايه كسب و كار است.
سيستم با كارايى بالاى خود روابط و تعاملات درون و برون جامعه را استاندارد كرده و شيوه برخورد با مسايل و اتفاقات گوناگون در جامعه را پيش بينى كرده و در موقع لزوم ارايه راه حل مى كند. وجود اين راه حل هاى جامع و كامل در يك جامعه كه از ويژگى همه جانبه نگرى و تعامل با ساختار و توانمندى جامعه برخوردار است نيروهاى مديريتى و عملياتى جامعه را در هنگام پياده سازى و يا انجام برنامه ها و كارها راهنمايى كرده و از به وجود آمدن نقايص احتمالى جلوگيرى مى كند.

اخلاق رايانه اى!

در اين ميان هر چند فناورى اطلاعات تحولات سياسى و اجتماعى شگرفى را پديد مى آورد اما به تبع اين تحولات، مشكلات اخلاقى جديد و منحصر به فردى در اين حوزه ايجاد مى شود.
دكتر حميد شهريارى، معاون پژوهش مركز تحقيق و توسعه علوم اسلامى در خصوص جايگاه اخلاق فناورى اطلاعات در گفت وگو با مهر مى گويد: «اخلاق فناورى اطلاعات يكى از مباحثى است كه در اخلاق كاربردى مطرح مى شود كه از زيرشاخه هاى فلسفه اخلاق است و به ارزش هاى عملى رفتار انسان ها در حوزه هايى خاص مربوط مى شود.»
با توجه به استقبال وسيعى كه جامعه ما و به خصوص قشر جوان از اينترنت و ارتباطات شبكه اى داشته است و تأثيرات عميق و گسترده اى كه فضاى سايبر بر وجوه مختلف جامعه ما دارد به جا و لازم است تا مسايل اخلاقى پيرامون فناورى اطلاعات مورد كاوش قرار گرفته و ديدگاه اسلامى ما درباب موضوعاتى جديد كه حول اين محور پديد آمده روشن گردد.»
وى با تأكيد بر اين كه فناورى اطلاعات تحولات سياسى و اجتماعى وسيع و شگرفى را پديد آورده مى افزايد: «مشكلات اخلاقى جديد و منحصر به فردى در اين حوزه فناورى ايجاد شده كه نيازمند رسيدگى هستند. فناورى اطلاعات نه تنها بر نحوه افعال و اقدامات روزمره ما تأثير مى گذارد بلكه تلقى ما از آن ها را نيز تغيير داده است. برخى از مفاهيمى كه در حوزه فلسفه اخلاق و فلسفه سياسى كاربردى خاص داشته اند با پيشرفت فناورى اطلاعات دچار چالش هايى شده اند كه از آن جمله مى توان به مفهوم مالكيت، حريم خصوصى، توزيع قدرت، آزادى هاى اساسى و مفهوم مسووليت اخلاقى اشاره كرد.
اگرچه در هر يك از اين مفاهيم نيز سوالات جديدى مطرح شده اند؛ مانند اين كه متخصصان امور رايانه چه مسووليت هاى اخلاقى اى دارند و يا اگر يك نرم افزار رايانه اى خطا كند چه كسى را بايد سرزنش كرد و يا ايجاد اختلال در برنامه ها كارى غيراخلاقى است و...»
وى تصريح مى كند: «ما به سرعت به جامعه الكترونيكى نزديك مى شويم و ما نيز دچار همان چالش هايى خواهيم شد كه مخترعان فناورى اينك يا قبل از اين با آن مواجه شده اند. بنابراين بايد براى مشكلات فناورى اطلاعات نيز چاره و راهكارى ارايه كنيم كه البته اين راهكار بايد مطابق با موازين دينى، ملى، فرهنگى و اخلاقى خودمان باشد.

كيفيت توليد علم

با ا ين كه طبق اعلام صندوق بين المللى پول، سهم فناورى اطلاعات از توليد ناخالص داخلى ايران فقط ۴/۰ درصد است كه در جهان رقم پايينى است اما براساس تحقيقات انجام شده كيفيت توليد علم ايران نزديك به ۴/۱ برابر علم جهانى است.
براين اساس روند پيشرفت در توليد علم چنان است كه رتبه ايران از نظر تعداد مقالات نمايه شده در ISI در سال ۲۰۰۲ تعداد ۴۴ مورد و در سال ۲۰۰۴ ، ۴۱ مورد و تا فوريه ۲۰۰۵ به ۴۵ مورد رسيده است. از نظر كيفى متوسط ISI، مقالات چاپ شده ايران در سال ۲۰۰۴ برابر ۵۷/۱ و همين موضوع براى جهان براى ۱۹/۱ در همان سال است. اما بااين حال به علت بالا بودن تعرفه هاى گمركى در ايران كه مانع از واردات آزادانه قطعات سخت افزارى رايانه اى به كشور مى شود سهم فناورى اطلاعات در توليد ناخالص داخلى ايران پايين است، در حالى كه اين سهم در كشورى مانند جامائيكا حدود ۱۰ برابر ايران است!

قرن ،۲۱ عصر دانش محور

به اعتقاد كارشناسان IT قرن ۲۱ را مى توان پايان عصر صنعتى و نرم افزار و آغاز عصر دانش محور و مغزافزار دانست و شايد مهم ترين دغدغه امروز جامعه ما نيز اين باشد كه به دليل عدم رعايت اصول و قواعد علمى و عدم تلاش مؤثر در فرهنگ سازى مناسب، تاكنون كاربردهاى بسيار محدودى از فناورى اطلاعات و ارتباطات در حوزه هاى مختلف صنايع و... شده است و آن طور كه بايسته است قابليت هاى گسترش و توسعه خود را به دست نياورده است.
بنابراين به نظر مى رسد، آشناسازى مديران و كارشناسان اجرايى به خصوص در رده هاى ميانى با استراتژى و سياست هاى كلان كشور در زمينه فناورى اطلاعات و نقش اساسى آن با اصل توسعه ملى پايدار و همچنين برخوردار شدن از روش ها و توان علمى واحدهاى اجرايى در شناسايى نارسايى ها و رفع معضلات براى بهبود مستمر كسب و كار از جمله توانايى هاى مورد نياز براى فعاليت در اين حوزه است كه بايد به طور جدى مورد توجه مسوولان قرار گيرد.

معرفي سايت مرتبط با اين مقاله


تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله